شاعر این منظومه یازدههزاربیتی که ربیع نام دارد، ضمن احترام به فردوسی و اثر هنریاش، شاهنامه را دروغ میداند و در مقابل آن حماسه راستین را معرفی میکند؛ یعنی جنگهای امام علی علیهالسلام.
مأخذ تاریخی ربیع روایات ابومخنفلوط بن یحیی است که دو کتاب درباره جنگهای جمل و صفین داشته است. با اینکه این کتابها به ما نرسیده است، از دیگر روایات و قرائن مختلف میتوان دانست که شاعر علینامه تا حدودی به متن تاریخ وفادار بوده است و به این لحاظ شعر او در باب تاریخ جنگهای جمل و صفین کتابی ارزشمند به حساب میآید. زبان شعر او نیز بسیار کهن است و گنجینهای است از واژگانی که امروز مهجور و فراموششدهاند و حتی در کتب همان عصر هم بهسختی میتوان مشابهی برای آنها یافت.
به لحاظ دستوری، بدیعی و شیوههای بیانی نیز نکاتی درخور توجه در این منظومه یافت میشود که در ادامه به اجمال به آنها پرداخته شده است.
تا پیش از کشف علینامه، کهنترین حماسه دینی را خاوراننامه ابنحسام میدانستند که در قرن نهم سروده شده بود. کشف علینامه، تاریخ حماسه سرایی دینی را چهارصد سال پیشتر برد و این از مهمترین وجوه اهمیت این منظومه است.
علینامه منظومهای است 11183 بیتی که در وصف دلاوریهای امیرالمؤمنین(ع) در جنگهای جمل و صفین است. شاعر داستانش را از غوغای پایان خلافت عثمان و قتل او آغاز کرده و با پایان جنگ صفین به انتها برده است. آرزوی سرودن نهروان را هم داشته که گویا اجل مهلتش نداده است.
وزن منظومه
وزن منظومه دقیقاً وزن شاهنامه فردوسی است؛ یعنی«فعولن فعولن فعولن فعل». شاعر عروض را در حد عصر خود میشناسد و به آن پایبند است؛ اما برخی ویژگیهای سبکی از یکسو و اشتباهات کاتب از سویی دیگر سبب شدهاند که کمتر صفحهای را ببینیم که چندین خطای فاحش عروضی نداشته باشد. در ابیات اندکی نیز کار از دست شاعر در رفته و بیت به واقع موزون نیست.
عناوین مهم
در خود نسخه، عنوانبندی قابل اعتنایی وجود ندارد. ظاهراً تلاش کاتب بر این بوده که جنگ جمل به دوازده فصل تقسیم شود و به همین منظور هر از گاهی(اوایل هر 500-600 بیت و اواخر هر 10-20 بیت)مستطیلی توخالی با خطوطی قرمز رنگ رسم کرده است که البته خاصیت و اهمیتی ندارد. در حرب صفین کار منظمتر است و داستان در چند «مجلس» بیان میشود. این مجلسبندیها در خود شعر هم آمده است:
دوم مجلس آمد ز صفین به سر
سوم مجلس است آنک گویم دگر
چو شد ساخته این سه مجلس به نظم
ابر مجلس چارمین کرد عزم
اما برخی از عناوین موضوعی علینامه که در خود منظومه نیامده چنین است:
آغاز کتاب و خلاصه تاریخ خلافت شیخین، خلافت عثمان، بیعت با امیرالمؤمنین(ع)، محاجه امیرالمؤمنین(ع) با طلحه و بیعت طلحه با آن حضرت، فتنهانگیختن عبدالله عامری در بصره، خروج طلحه و زبیر از مدینه به سوی مکه، سپاه گردکردن عایشه، یاری خواستن از معاویه وحرکت اصحاب جمل از مکه و پرچم گرفتن عبدالله بن زبیر، نامه نوشتن علی به کوفیان و فرستادنش حسین(ع) و عمار را به کوفه، سپاه بیرون آوردن علی و سپاه آراستن طلحه، تیر انداختن زبیر که اولین تیر جنگ بود و فرود آمدنش به خطا بر پیکر طلحه و مردن او، طلاق دادن علی عایشه را از همسری پیامبر(ص)، حفظ امیرالمؤمنین حرمت عایشه را و فرستادنش محمد ابوبکر را به نزد عایشه، پایان حرب جمل و ذکر نام آنان که علی در هر نماز لعنشان میکرد، آغاز حرب صفین، لشکر گرد آوردن معاویه و نامه نوشتنش به علی، فرستادن علی طرماحطایی را به رسولی به نزد معاویه و زبان آوری و رشادت طرماح، به مصر رفتن محمد ابوبکر، هجوم سپاه معاویه به مصر و مقابله مصریان و گریختن محمد ابوبکر به نزد علی و فرستادن علی، مالک را به مصر.
اشخاص مهم
بیشک پرکاربردترین نام در این منظومه نامهای مختلف امیرالمؤمنین(ع) چون علی، حیدر و... است.پس از آن نام پیامبر(ص) بهکرات دیده میشود که عمدتاً در مواردی است که گفتهای از ایشان نقل میشود یا چیزی به آن حضرت منسوب میشود. عمده نامهای موجود در علینامه را میشود در کتب تاریخی یافت و شخصیتها نیز تفاوت عمدهای با شأن تاریخی خود ندارند.
مهمترین قهرمانان مثبت علینامه یعنی آنان که طرفدار امیرالمؤمنین هستند، اینانند:
مالک اشتر، عمار، عبدالله بن عباس، محمد بن ابوبکر، محمد حنفیه[بن علی بن ابیطالب]، حسن(ع)، حسین(ع)، عباس بن علی(ع)، عثمان بن علی، عثمان بن حنیف، ابن عمار، ابراهیم ابن مالک، اشعث بن قیس، قنبر، عبدالله بن عفیف، احنف بن قیس، جریر، شریح، امسلمه، شهربانو.
قهرمانان مخالف امیرالمؤمنین(ع) نیز اینانند:
معاویه، عمرو بن عاص، مروان، مغیره، ولید بن عتبه، ابوهریره، ابوموسی اشعری، سعد وقاص، عبدالرحمان بن عوف، خالد، عایشه، طلحه، زبیر، عبدالله بن زبیر، مصعب بن زبیر، ابن طلحه، امیر یمن، عبدالله عامری، عوف بن نصر یا نصر بن عوف، عبدالله بن عمر، سراقه، قعقاع، کرنب یا کریب، ابن خدیج، مسلمه، عبیدالله بن فضل، ابن خالد، ابو الاعور، هلال بن علقمه و یزید بن معاویه.
ستایش و مدح خداوند و ائمه اطهار
ابیات آغازین منظومه که علی القاعده اصلیترین جای حمد و نعت هستند، از دست رفته اند؛ ولی در لابه لای ابیات، نیایشها و تحمیدیههایی دیده میشود که البته مجمل و خلاصه است. این آغاز یکی از بلندترین خطبههای مولا(ع) در منظومه است!
علی رفت بر منبر اندر زمان
ثنا گفت بر ایزد کامران
ز بعد ثنای جهان آفرین
ابر مصطفا کرد صد آفرین
یکی خطبه کرد آن گزین عرب
که ماندند خلقان ازو در عجب
توصیف جنگ و ستیز جنگاوران
در علینامه معمولاٌرجزخوانی هر پهلوان از دو سه بیت فراتر نمیرود و خیلی سریع کار به جنگیدن میرسد و وصف هر نبرد هم همین حدود زمان میبرد. این ابیات که بهعنوان نمونه میآید، بخشی از مبارزات جنگ صفین است:
ز گفتار وی نصر بن عون تیز
به میدان برون شد ز بهر بریز
چو کوهی ز پولاد ابر پشت باد
همی گفت از کبر آن بد نژاد
چو رفت آن دلاور به آوردگاه
همی کرد زی لشکر دین نگاه
همی گفت ای خیل عثمان کشان
ابر مرگتان داد خواهم نشان
من آن نصر بن عون گرد افکنم
که جز گردن دشمنان نشکنم
رجزها همی گفت چندی به لاف
همی کرد در گرد میدان طواف
برآشفت مالک ز گفتار وی
برون زد فرس را به پیکار وی
ثنا گفت بر ایزد کامگار
بغرید چون تندر نوبهار
برافکند تن بر عدو بیدرنگ
ابر سان شیران و ببر و پلنگ
چو شد تنگ دشمن، ز حمیت بغل
به شمشیر بگشاد و زد بیدغل
ابر تارک نصر چونان که خواست
به یک ضرب کردش به دو نیمه راست
از آن پس بگفتای خداوند لاف
تو ایدون نلافی دگر بر گزاف
یکی لخت شد زان سپس پیشتر
مبارز طلب کرد وی بیشتر
همی گفت ابا بصریان آشکار
چو شیران همی کرد خواهم شکار
چون ما دین پرستان شیر اوژنیم
به شمشیر دینتان همی حد زنیم
ز گفتار مالک سواری دگر
به مالک بر افکند تن چون هزبر
سواری به مانند شیر دمان
سر و پای کرده در آهن نهان
همی گفت من پیل آهن تنم
به نیزه اجل بر معادی زنم
منم حارث، اعدای عثمان کشان
کند تیغ من در وغا سرفشان
بدو گفت مالک ز گفتار بس
به شمشیر کوش ای خسیس دنس
بغرید حارث چو شیر عرین
به ابرو در افکند از خشم چین
ابر مالک پیل تن حمله برد
به یک حمله جان را به مالک سپرد
محرف یکی تیغ زد اشترش
بیفکند یک نیمه دوش و برش
فرس پیشتر برد مالک چو باد
چو تندر بغرید و آواز داد
که من پیل تن مالک اشترم
مر این ناکثین را به کس نشمرم
چرا مینیایید ایا ظالمان
بر مالک دین پرست این زمان...
داستانهای فرعی
از اتفاقات جالب مربوط به زنان، داستانی است که در پایان جنگ جمل روی میدهد. عایشه اسیر شده ولی امیرالمؤمنین علیهالسلام به احترام پیامبر صلیالله علیهوآله و سلم او را محترم میدارد و عزم میکند که عایشه را به مدینه بازگرداند. محمدبنابی بکر را -که از یاران وفادارش است و از سویی برادر عایشه هم محسوب میشود-مأمور این کار میکند و سپاهی به او میدهد که همگی دخترانیاند زره پوش و نقابدار و به هیئت مردان. هیچکس هم از این راز با خبر نمیشود مگر وقتی که این سپاه عایشه را با تکریم تمام به مدینه میرساند و عایشه باز بنا بر ناسازی میگذارد که «علی حرمت مرا حفظ نکرد و مرا با مردانی بیگانه تنها نهاد». در این هنگام دختران نقاب از چهره بر میگیرند و ظرافت کار امیرالمؤمنین را آشکار میسازند.
نشر اثر
علینامه ابتدا در سال 79 که به نام امیرالمؤمنین علیهالسلام مزین شده بود، به قلم دکتر شفیعی کدکنی به شکلی مبسوط معرفی شد. این مقاله را دانشگاه مشهد چاپ کرد. حال، پس از چند سال نشر میراث مکتوب چاپ این اثر گرانقدر را بر عهده گرفته است. علینامه با دو هیئت در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت: یکی فاکسی میله که تصویر همان نسخه خطی است به علاوه نمایهها و دیگر به شکل تصحیحی منقح و آراسته چنان که معمول و مرسوم است. به یاری خدا این هر دو چاپ تا پایان سال به بازار عرضه خواهد شد.